دهکده مدیران راه سوم

سرزمین بیلیونرهای خودساخته فرزندان امپراطوری جدید اقتصادی ایران

تبلیغات تبلیغات

آیین سکوت بقلم : مهندس رستمی

به نام آرام دلها هیچکس نفهمید چطور صدایم تَرَک برداشت از فریادهایی که هیچوقت راه گلویم را پیدا نکردند. هیچکس ندید چطور آدم، در خلوتِ خانه‌ی دلش، مثل فانوسی در باد، بی‌صدا، رهسپارِ خاموشی میشود. نه از زخم تازه، نه از حادثه‌ای سهمگین، بلکه زیر بارِ هزار بند نازکِ نادیده، بندهایی که از «حرف نزدن» بافته می‌شوند. گاهی آدم نمی‌میرد، اما زندگی را ذره‌ذره از دست می‌دهد، نه در جنگ، نه زیر آوار، بلکه پشت میزِ کار، وسط یک گفت‌وگوی معمولی، یا وقتِ چای دم‌کشیده‌ی غروب.
برچسب‌ها: فریادهایی
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها